گروه فرهنگی مشرق، در سال‌هاي اخير تب سينما و ورود به عرصه‌ي بازيگري دغدغه‌ي بسياري از دوستداران و شيفتگان هنر هفتم شده اما علاقه‌مندي جوانان براي دستيابي به روياي بازيگري زمينه سوءاستفاده برخي‌ها را براي اخاذي از اين قشر با ترفندهاي مختلف تبليغاتي فراهم آورده است. 

جذابيت‌ها و زرق و برق حرفه سينما چنان علاقه‌مندان ورود به عرصه بازيگري را شيفته كرده كه خيلي‌ها از شرايط ورود به اين عرصه اطلاع درستي ندارند و از طرف ديگر اطلاع‌رساني جوامع و صنوف سينمايي هم براي اين عرصه چندان كارساز نبوده و شايد هم ناقص بوده زيرا طبق برخي آمارها بسياري از هنرمندان يا به صورت اتفاقي كشف شده‌‌اند و يا به لطف خانواده خود وارد اين حرفه شده‌اند. با اين حال عوامل پشت پرده و نامفهوم ستاره پروري در عرصه هنر هفتم براي خيلي‌ها اين تصور را به وجود آورده كه براي بازيگر شدن يا حتما بايد به صورت نسبي يا سببي جزو خانواده بازيگران شد يا با هدف هزينه‌هاي گزاف سالها در انتظار كشف استعداد از طرف آموزشگاه‌هاي متعدد و افراد مختلف شد.

در حاليكه بسياري از بازيگران بزرگ كشور در گذشته با تكيه بر استعداد ذاتي خود و با برخورداري از شرايط سالم و به دور از حاشيه جامعه هنري و به خصوص حرفه بازيگري به جايگاهي والا رسيده‌اند شايد اگر بپذيريم كه به جز انگشت‌شماري از هنرمندان كه به واسطه آموزش آكادميك و يا كلاس‌هاي تخصصي بازيگري، وارد اين حرفه شده‌اند بسياري از حقايق ستاره‌پروري براي علاقه‌مندان ورود به سينما روشن خواهد شد.

چه بسا افرادي كه تنها به واسطه برخي روابط و يا هزينه‌هاي سرسام‌آوري كه براي خريد نقش،‌ پرداخت كرده‌اند،‌ يك شبه ره صد ساله را پيموده‌اند و ستاره بي‌بديل سينماي ايران شده‌اند،‌ اشاره به برخي از هنرمندان كه از طريق خانواده خود وارد حرفه‌ي بازيگري شده‌اند شايد خالي از لطف نباشد هنرمنداني مثل "مهراوه" و "مليكا شريفي نيا" كه از طريق پدر و مادر خود "آزيتا حاجيان" و "محمدرضا شريفي نيا" وارد اين حرفه شدند يا "شقايق فراهاني" كه از طريق خانواده خود يعني "بهزاد فراهاني" و "فهيمه رحيم نيا" بازيگر شد، همين طور "جهانگير كوثري" تهيه كننده و "رخشان بني اعتماد" كارگردان برجسته سينماي كشور كه زمينه ورود "باران كوثري" براي سينماي ايران شدند و يا "سپند" و "كمند اميرسليماني" كه از طريق پدر خود "سعيد اميرسليماني" وارد اين عرصه شدند.

نمونه ديگر اين ادعا خانواده معروف "ارجمند" است كه به لطف "انوشيروان" و "داريوش ارجمند" اكثر خانواده از جمله "برزو"، "اميريل" و "بهار ارجمند" پلكان ترقي هنر بازيگري را در سينماي ايران طي مي‌كنند. 

"مهدي هاشمي" و "گلاب آدينه" هنرمندان نام‌آشناي سينماي ايران نيز بد نديدند كه فرزند خود "نورا هاشمي" را به سينماي ايران معرفي كنند. 

"ماه چهره خليلي" هر چند پدر و مادر سينمايي نداشت اما به واسطه مادربزرگ خود مرحومه "پروين سليماني" كه زماني از پركارترين بازيگران سينماي ايران بود پا در اين حرفه گذاشت. 

حضور "رضا بنفشه خواه" واسطه‌اي شد براي ورود پسرش "بيژن بنفشه خواه" و برادرش مرحوم "محمود بنفشه خواه" به هنر هفتم كه جزو معدود هنرمندان عرصه تئاتر بودند. 

عرصه‌ي بازيگري چنان جذاب است كه نه فقط پدر و مادرها را بلكه فرزنداني هم كه به هر طريقي وارد دنياي سينما و تلويزيون شده‌اند وادار كرده تا نزديكترين افراد خانواده را تا جايي كه بتواند وارد اين حرفه كنند. بعنوان مثال "بهاره رهنما" به تازگي مادر خود "پروين قائم مقامي" و حتي دخترش "پريا قاسم خاني" را با خود همراه كرده و به سريال‌هاي تلويزيوني كشانده است تا شايد به اين طريق استعدادهاي نهفته آن‌ها را شكوفا كند البته "شقايق دهقان" نيز به واسطه رابطه خانوادگي با "بهاره" وارد اين حرفه شد. 

"آتيلا پسياني" اگر چه به واسطه‌ي مادر خود مرحومه "جميله شيخي" وارد عرصه‌ي سينما شد اما حالا قصد دارد دختر خود "ستاره پسياني" را در سينما مطرح كند. 

"امير جعفري" ابتدا همسر خود "ريما رامين فر" و سپس برادرزاده‌اش "عليرضا جعفري" را به سينماي ايران معرفي كرد. 

براي ورود "ليلي رشيدي"، پدرش "داوود رشيدي" و خاله‌اش "مرضيه برومند" كه كارگردان‌ مطرح سينماي ايران مي‌باشد، بي‌تأثير نبوده است.

شاید اگر "مونا و مارال" فرزندان "جلیل فرجاد" نبودند، راه درازی را باید طی می کردند تا ستاره شوند و يا شاید هم هیچگاه پایشان به سینما و تلویزیون باز نمی شد و همین طور "السا و النا فیروز آذر" که از طریق خاله خود "تهمینه میلانی" به یک باره هنرمند سینما شدند.

مرحوم "منوچهر نوذری" به مانند خاطرات ماندگاری که در دهه 60 در ذهن مردم ایجاد کرد جای پای خواهرزاده خود "مهران مدیری" و پسرش "ایرج نوذری "را نیز در سینما و تلویزیون ایران مستحکم کرد و در تازه ترین اقدام هنرمند دوست داشتنی سینما ایران "اکبر عبدی"، برای اینکه از غافله عقب نماند پای دختر خود "المیرا عبدی" را به سینمای ایران باز کرده است و نمونه های دیگری که مجال پرداختن به همه آن ها از حوصله نگارنده خارج است.

جدای از شانس و اقبال ، برخی رابطه ها در ستاره پروری سینمای ایران حرف اول را می زنند هر چیز می گویند هنرمند سفارشی و فاقد استعداد به مرور زمان خود به خود حذف می شوند اما پشتیبانی این روابط دوام آن ها را در پرده نقره ای بیشتر و بیشتر می کند تا جایی که پیش آمده برخی از بازیگران مطرح علاوه بر دستمزد های سنگین به طور مشروط و در قبال تامین خواسته خود بر سر صحنه حاضر می شوند با اینکه دنیای هنر هفتم بی کران و اشباع نشدنی است اما آنچه باعث نگرانی شده عدم وجود یک چهار چوب ق5انونی در ورود هنر مندان برای سینما است.


حمید سلیمی در این زمین می گوید ورود برخی از بازیگران به واسطه حضور خانواده خود به سینما به نوعی بیانگر وجود شرایط نا برابر در این هنر است که به طوریکه برخی از آثار به ایفای نقش می پردازند و به این صورت نه تنها بر کیفیت کار تولیدی تاثیر می گذارند بلکه ضربه بزرگی نیز به صنعت سینما وارد می کنند.

وی معتقد است سازمان سینمایی و وزارت ارشاد وظیفه سنگینی در این مورد بر عهده دارد تا ضمن کنترل کیفیت کار بازیگران، زمینه ورود ی عادلانه برای مقام علاقه مندان را فراهم آورند اما جبار آذین دیگر منتقد سینما با اشاره به استعداد های بازیگری می گوید.

این موضوع را در سطح جهان نیز شاهد هستیم و برخی افراد نه به واسطه استعداد هنر بازیگری بلکه به واسطه روابط مختلف وارد سینما می شوند.

وی اضافه می کند؛ این افراد به دلیل نداشتن تحصیلات آکادمیک مرتبط به صورت کوتاه مدن در برخی از آثار حضور می یابند اما هیچ گاه حضور بلند مدت و موفق نداشته و نخواهند داشت آذین نیز معتقد است که باید با برنامه ریزی های دقیق مانع ورود افرادی شوند که تنها به جهت برخورداری از پول و پارتی وارد این حرفه شده و باعث تضعیف کیفیت سینمای ایران می شوند.

طهماسب صلح جو منتقد سینما ضمن تاثیر وجود روابط خانوادگی در ورود به عرصه سینما و تلویزیون می گوید: استعداد بازیگری در بسیاری از افراد ذاتی بوده این استعداد در بسیاری از مواقع از طریق پدر و مادر به فرزندان خود رسیده است البته ذات هنر خبر این نیست.

وی اضافه می کند: از نظر من ایرادی به این که فرزند هنرمندان ادامه دهنده راه پدر و مادر باشند وارد نیست اما معتقدم مراکز استعداد یابی تحت نظارت ارشاد باید در کشور بیشتر شوند تا امکان ورود همه افراد فراهم شود.

پس با این حال جنون شهرت و دستمزد بالاي بازیگران سینما خیلی از جوانان کشور را به سمت هدفی رهنمون ساخته که در بیشتر مواقع جز سرابی بیش نیست به طوریکه فرصت ها و آرزوهای زیادی از جوانان در آموزشگاه ها و کلاس مختلف با وعده های واهی تباه می شوند.

منبع: باشگاه خبرنگاران